دنیای تکنولوژی موبایل، هیجان انگیز و دلهره آور است. چشم انداز دنیای موبایل به طور مستمر در حال تغییر است: هر هفته شاهد ظهور دستگاه های جدید تلفن همراه هستیم، از تلفن های هوشمند تا ساعت های هوشمند، تبلت ها، تا فبلت ها.
همچنین با انواع مختلفی از نرم افزار های تلفن همراه مواجه می شویم- گزینه های آبنباتی اندروید شامل: کیت کت، جلی بین و فرویو گرفته تا نرم افزار های ios اپل ios5، ios6،ios 7، x و .. .
همانطور که سرعت نوآوری و تکنولوژی افزایش می یابد، فرصت های درآمد زایی بسیاری نیز ایجاد می کند. در این مقاله و مقاله های بعد قصد داریم مدل های کسب و کاری که موفق هستند را بررسی کنیم، هم برای توسعه دهندگان و هم شرکت های بزرگ.
چگونه ایده my taxi متولد شد؟
همه چیز از صبحانه در خیابان شارلوت لندن با سه راننده تاکسی شروع شد.
جِی برگمن پیش از این، یک پیک الکترونیکی ایجاد کرده بود. استارت آپ پیک الکترونیکی با الگوریتم های پیشرفته که هزینه و زمان دریافت بسته ها را کاهش می دهد و روند کلی پست را بهینه تر می کند. با اینکه شرکت موفقی بود، اما نمی توانست پیک های انبوه شرکت ها را جابه جا کند. ولی جی هنوز عطش راه اندازی یک شرکت بسیار موفق تکنولوژی را داشت.
جی می دانست که همه کارآفرینان ها دو چیز مهم و اساسی را می دانند: اولی، بر چیزی که می دانید تمرکز کنید؛ دومی، برای ساخت چیز بزرگ، نیاز دارید تا سرویس جدیدی را بازسازی یا از بین ببرید که میلیون ها نفر در سرتاسر دنیا روزانه از آن استفاده می کنند.
همانطور که eCourier در تلاش بود، او تمرکز خود را برای یافتن نحوه انتقال تکنولوژی تخصیص یافته که برای eCourier توسعه داده بود، گذاشت. مطابق افرادی که خواهان ارسال بسته ها با پیک هستند، کسانی هم هستند که بسته ها را انتخاب می کنند و آن ها را به بهترین نحو به بازار دیگری ارائه می دهند. و مهتر از همه، نیاز به نوآوری در بازار یک دگرگونی خوب است.
پس از تحقیقات فراوان، شرکت تاکسیرانی به عنوان یک کاندیدای جالب انتخاب شد. مردم از تاکسی ها در سراسر جهان در شهر های کوچک و بزرگ استفاده می کنند، جالب توجه است که ۲۵ شهر در جهان سالانه ۱میلیارد یا بیشتر برای کرایه تاکسی هزینه می کنند. در نهایت معلوم شد که رانندگان تاکسی به طور وحشتناکی ناکار آمد هستند، بیشتر از نصف زمان خود را صرف راندن تاکسی خالی و جستجوی کرایه می کنند.
جی این شرکت را با Caspar Woolley (مدیر ارشد اجرایی در eCourier) و Ron Zeghib، یک مدیر اجرایی با تجربه در سرمایه گذاری خصوصی و تبلیغات محیطی، تاسیس کرد. Ron حتی یک شرکت دولتی را راه اندازی کرده بود.
جی، کسپر و Ron، خواستار ملاقات با ۳ کارآفرین راننده تاکسی تری، راسل و گری (که TRG شناخته می شد)بودند،کسانی که سعی در راه اندازی کسب و کار خود به نام TaxiLight داشتند.
TaxiLight با هدف ردیابی رانندگان ورودی و خروج حومه لندن در شروع و پایان شیفت کاری با مسافرانی که به دنبال رانندگانی در مسیر های خود بودند، راه اندازی شد. استراتژی این بود که از مسیرهای طولانی تر تخفیف گرفته شود و به رانندگان اجازه داده می شد درحالیکه معامله خوبی با جا به جایی مسافران خود انجام می دهند، درآمد بیشتری کسب کنند.
جی ایده را دوست داشت، ولی بیشتر از آن، این را دوست داشت که TRG قبلا قرار داد ۷۰۰ تاکسی در لندن را که خواهان شرکت در برنامه بودند، امضا کرده بود. علی رغم اینکه آن ها هیچ برنامه یا محصولی برای ارائه به آن ها نداشتند. در نشستی که جی ایده خود را مطرح کرد- بزرگترین و بلند پروازانه ترین ایده ای به نظر می رسید که رانندگان می توانستند متصور شوند- یک اپلیکیشن درخواست تاکسی کاملا جهانی.
اپلیکیشن در ابتدا در لندن شروع به کار کرد، و سپس در سطح جهان گسترش یافت. همه افراد آن جمع موافق این ایده بودند.
mytaxi شش بنیان گذار دارد- سه کارآفرین مقطعی و سه راننده تاکسی با تجربه. ترکیب قدرتمندی از بنیان گذاران و تجارب.
برای رانندگان، توسط رانندگان
چیزی که در مراحل اولیه بسیار واضح بود، مشارکت رانندگان در هسته اصلی کسب و کار ضروری بود. به عنوان مدیر محصول در هایلو، نقش جورج برکوفسکی فهمیدن این است که آن ها به چه چیزی نیاز دارند – و چطور آن را بسازند. او به همراه طراحان، به طور تنگاتنگ با رانندگان تاکسی کار می کردند تا مشخص شود چه ویژگی هایی باید در اپ گنجانده شود، چطور قیمت گذاری انجام گیرد و حتی بهترین راه برای پیام رسانی به رانندگان چیست. آن ها می خواستند سرویسی ایجاد کنند تا رانندگان آن را دوست داشته باشند.
تفاوت کلیدی و استراتژیک mytaxi در توانایی ایجاد منبعی از مسافران برای رانندگان مشتاق با ایجاد اپلیکیشنی است که باعث افزایش بازده کاری رانندگان شود. این برنامه اطلاعات ترافیکی رایگان، اطلاعات مربوط به رانندگان که مردم از کجا درخواست تاکسی می کنند را ارائه می دهد. توانایی ایمن پردازش کارت های اعتباری توسط اسمارت فون ها، بدون هیچ گونه سخت افزار اضافی و اطلاعات جامع و گزارش در مورد کرایه هایی که می گیرند. همه را به طور رایگان ارائه می دهد.
با نظرات TRG کار خود را با اعتماد به نفس شروع کردند که رویکرد صحیحی نیز در بر داشت. هدف از نقش مدیر محصول درک نیازهای رانندگان بود، اینکه آن ها دقیقا چه می خواهند و چطور آن را طراحی کنند که رانندگان علاقه مند به استفاده روزانه از آن باشند. همچنین وجود تیم ایجاد محصول و تیم مهندسی در حقیقت می توانست یک پلتفرم قوی موبایل برای پشتیبانی از هزاران راننده و میلیون ها مسافر ایجاد کند. و تنها چند ماه زمان کوتاه برای انجام آن وجود داشت.
سال ۲۰۱۱ یکی دیگر از نقاط عطف کلیدی را رقم زد، پیش از آن راه حل های موبایل محور برای مشکلات تاکسیرانی امکان پذیر نبود. نفوذ گوشی های هوشمند با توجه به پذیرش گسترده، شدیدتر شد. اسمارت فون ها دیگر فقط برای کاربرد های اولیه نبودند: افراد زیادی آن را خریداری کردند. این اولین موج از ایجاد زیر ساخت ها بود. آن ها از ابتدا می دانستند که اگر مجبور شوند اسمارت فون هایی برای رانندگان تاکسی خریداری کنند، حاشیه سود آن ها بسیار پایین خواهد آمد و باید از تمام این سخت افزارها حمایت کنند.
با مدلسازی دقیق قیمت گوشی های هوشمند، mytaxi تنها بر ایجاد نرم افزارهای اپلیکیشن تمرکز کرد و خرید اسمارت فون ها را بر عهده رانندگان گذاشت. این یک تصمیم مهم و حیاتی بود، زیرا به mytaxi اجازه سرمایه گذاری در زمان و پول را داد. و علاوه بر توسعه نرم افزار، بر گسترش mytaxi به کشورها و شهرهای دیگر تمرکز کرد.
اگر mytaxi بر ارائه سخت افزار به رانندگان تمرکز می کرد( کاری که برخی از رقبای تاکسی انلاین انجام دادند) به سرعت سرمایه بسیاری را از دست می دادند. هزینه ای که صرف گسترش mytaxi به شهرهای دیگر شد. بنابراین تصمیم خوبی گرفتند.
امروزه این تصمیم مزایای بسیاری برای mytaxi به ارمغان آورد. در اکثر شهرها، مذاکرات بسیاری بر سر معامله اسمارت فون و زمان پخش بسته ها از طرف رانندگان به وجود آمد. در حقیقت به یک نقطه فروش رانندگان برای پیوستن به mytaxi تبدیل شد، به این دلیل که رانندگان می توانستند صاحب تلفن های بهتر، ارزان تر و بسته های بهتر شوند.
این مراحل به وجود آمدن اپلیکیشنی بود که رانندگان به آن علاقه داشتند و به mytaxi این اجازه را می داد تا تراکنش های باور نکردنی انجام دهد. و همان استراتژی درک رفتارهای مردم ما را به طراحی اپلیکیشن مشابه برای رانندگان سوق داد. ولی در نهایت وجود اسمارت فون ها و اپلیکیشن های نصب شده بر روی آن ها عادتی برای استفاده روزانه از تلفن همراه در میان مردم به وجود آورد. به همین دلیل mytaxi تبدیل به یک اپلیکیشن میلیاردی شد.
این اپلیکیشن در ابتدا هایلو نام داشت سپس در سال ۲۰۱۶ توسط شرکت آلمانی خریداری شد و به mytaxi تغییر نام داد.
اگر تصمیم بر شروع یک کسب و کار بر مبنای اپلیکیشن را دارید، می توانید برای مشاوره درباره ایده اپلیکیشن با مشاورین کسب و کار و مارکتینگ ثروت همراه تماس بگیرید.
